مسجد جامع علی شاه تبریز

این بنا درمرکز شهر تبریز و ضلع جنوبی خیابان امام خمینی واقع گردیده و امروزه فضای اطراف آن برای برگزاری نماز جمعه مورد استفاده است. این مسجد در طی سالهای ۷۲۴-۷۱۶هـ.ق  توسط تاج الدین علی شاه گیلانی- وزیرالجایتو وابو سعید بهادرخان- ظاهرا براساس نقشه ای که خود وی به تقلید از ایوان مداین کشیده بوده ساخته شد؛

 اما به نظر می رسد که با مرگ وی درسال ۷۲۴ هـ.ق  و فروریختن طاق ایوان، کار ساختمان مسجد ناتمام مانده و هرگز تجدید نشده است. به خاطر مسائل فوق و همچنین حوادث طبیعی و انسانی، متأسفانه امروزه بقایای ناچیزی ازاین بنای عظیم و با شکوه برجای مانده است. بر این اساس هرگز نمی توان تصویری روشن ازاین بنا ارائه داد.

 با این حال سعی می شود با تکیه بر بقایای موجود و منابع مکتوب، تصویری کلی از این بنا ارائه گردد. حمدالله مستوفی درکتاب "نزهت القلوب" درخصوص این مسجد می نویسد : "وزیر خواجه تاج الدین علی شاه جیلانی، درتبریز، درخارج محله نارمیان(مهادمهین)، مسجد جامع بزرگی ساخته که صحنش دویست و پنجاه گز دردویست گز می باشد و در آن صفه بزرگی از ایوان کسری به مداین بزرگتر ساخته است؛ اما چون درعمارتش تعجیل کردند، فرود آمد. و در آن مسجد، انواع تکلفات به تقدیم رسانیده و سنگ مرمر زیاد در او به کار برده اند که شرح آن را زمان بسیار باید. " ابن بطوطه که درسال ۷۲۷ هـ.ق  به تبریز آمده، می نویسد : " ... بعد به مسجد جامعی رسیدیم.

 وزیرعلی شاه معروف به جیلان آن را بنا کرده است و در بیرون، ازسمت راست شخصی که رو به قبله ایستاده، مدرسه و ازسمت چپ، زاویه ای وجود دارد و صحن آن با سنگ های مرمر فرش گرد یده و دیوارها به وسیله کاشی پوشا نده شده و جوی آبی ازوسط آن می گذرد و انواع درختان، موها و یاسمین در آن به عمل آورده اند. " ازمیان شرحی که جوان مصری- یکی ازهمراهان سفیر قاهره به دربار ابوسعید- داده و بدرالدین محمود العینی- صاحب کتاب "عقد الجمان فی تاریخ اهل الزمان"- آورده است، مطالب ذیل استخراج می شود : " در وسط صحن مسجد، حوض مربعی بود که یکصد و پنجاه ذرع عرض و طول داشت و ازمرمر پوشیده شده بود. سکویی دروسط آن بود که درهر سوی آن، ازدهان شیری آب فرو می ریخت. بالای سکو نیز فواره هشت گوشی بود که دو دهانه آب پران داشت ... طاق نوک تیز(جناغی) محراب به وسیله دوستون مسی اندلسی نگاه داشته می شد و قاب محراب با طلا و نقره تزیین و نقاشی شده بود. چراغهای مزین به زر وسیم با زنجیرهای مسی ازسقف آویزان بودند و داخل طاق را روشن می کردند. پنجره های مشبک نیز هرکدام بیست شیشه دایره ای مزین به طلا و نقره داشت.

 مسجد، دومناره یا برج داشته که هرکدام ۷۰ ذراع بلندی و۵ ذراع عرض داشته اند. " نامبرده همچنین ذکر می کند که علی شاه دستور داد آن را شبیه ایوان مداین بسازند و برارتفاع و عرض آن، ده ذراع بیفزایند. تاجری ونیزی که پس از ابن بطوطه ازاین مسجد دیدن کرده، می نویسد: "مسجدی بسیار بزرگ است؛ ولی وسط آن هرگز پوشیده نشده است. درسمتی که مسلمانان به دعا می ایستند، محلی است که طاق بزرگی دارد و بلندی آن به قدری است که تیر به آن نمی رسد؛ ولی ساختمان محل تمام نشده است ... دراطراف صحن مسجد، با سنگهای عالی، طاق هایی ساخته شده که ستون های مرمر آن را نگاه داشته اند. این ستون ها به قدری عالی و شفاف اند که به بلور شباهت دارند. کلفتی و بلندی همه آنها یکسان و حدود پنج پا یا شش پا است.

 درکنار دراصلی- زیر طاق های سنگی- جوی آبی درجریان است و در وسط بنا، چشمه بزرگی وجود دارد یکصد قدم طول آن و به همین اندازه عرض آن است و در وسط شش پا عمق دارد. سکویی نیز در وسط ساخته شده است. این مسجد، سه در دارد که فقط دو در آن مورد استفاده قرار می گیرد و دارای طاق است. این درها، چهار قدم عرض و بیست قدم بلندی دارند. ستون های دوسوی درها، ازمرمر نیست؛ بلکه ازسنگ هایی به رنگ های مختلف است. بقیه طاق با گچ مقرنس کاری و تزیین شده است.

 درهر درگاه، لوحه ای ازمرمر شفاف است. حتی ازمسافت یک میل، این لوحه ها که از هر طرف سه یارد (تقریبأ ۳ متر) هستند، دیده می شود. دری که بازوبسته می شود، سه یارد عرض و پنج یارد بلندی دارد و ازالوارهای بزرگ ساخته شده و روی آن، قطعات بزرگ برنز که صیقل و مطلا شده، کوبیده اند. " کاتب چلبی، مورخ مشهور عثمانی که درتاریخ ۱۰۴۵ هجری به تبریز آمده، شرح مسجد علی شاه و تخریب حصارها و دیوارهای آن را که به دست نظامیان عثمانی صورت گرفته، چنین می نویسد: "وزیر خواجه تاج الدین علی شاه، درطرف جنوب غربی شهر تبریز، درمحله نیامیان، مسجد جامع عظیمی بنا کرده که بزرگتر ازایوان کسری صفه ای دارد ... و درسنه ۱۰۴۵ هجری، با مرحوم سلطان مرادخان- پادشاه عثمانی- سه روز متوالی درآنجا بودیم و درحالی که آنجارا خراب می کردند، برأی العین دیدیم باروها و حصارهای بنا به کلی خراب و اثری ازآنها باقی نمانده بود. تنها یک قسمت ازباقیمانده بنای خراب شده که عبارت از یک طاق عالی مسجد جامع و صفه آن باقی بود ... مسجد، مناره های بزرگی داشت که بر اثر زلزله های متعدد و حملات قشون ها و پیکارها خراب و نابود شدند. " شاردن- سیاح اروپایی که در سال ۱۰۸۴هجری به تبریز آمده- می نویسد: "مساجد معظمه تبریز، آنچه به شمار آمده، دویست وپنجاه است. ازآن جمله یکی مسجد موسوم به علی شاه که الحال خراب می باشد.

چند سال قبل، مرتبه تحتانی آن را تعمیر نمودند و مناره آن را که بلند ترین مناره های مساجد تبریز است نیز تعمیر نمودند. " ازدوره قاجار، نادرمیرزا- مؤلف کتاب "تاریخ و جغرافیای دارالسلطنه تبریز"- به نقل ازپسر عم خود، مرتضی میرزا، در وصف این مسجد می نویسد: "این مسجد را به فرمان پادشاه عمارت کرد و به اتمام آن تعجیل کرد. چون گنبد آن مسجد عمارت کردند، بنیان که تازه بود و هنوز سخت نشده، فرونشست و طاق بشکست. این بنا عبارت بوده ازچهار دیوار و درانتهای مسجد، این بنارا ساخته اند. طول این مسجد، از در اول تا طاق، یکصد وهشتاد و پنج قدم است و خود طاق را به صورت مربع با گچ و آجر بالا برده اند که طول هر ضلع از اضلاع چهارگانه، نود قدم است. جلوی دهنه این طاق، محرابی سی وهشت قدم است و ارتفاع این طاق، ازسطح محراب تا قله طاق، بیست وچهار ذرع تبریزی است و شصت ونه پله که ارتفاع هرپله، قریب نیم ذرع است تا کله طاق. و درکله طاق، به قدر یک ذرع ونیم، غلام گردشی ساخته شده است و دور این غلام گردش، نود وهفت قدم است.

 درانتهای این غلام گردش، رو به مغرب، بالاخانه ای ساخته شده است به طول شش ذرع چیزی کم ... دیوار اصلی اطراف مسجد به کلی خراب و نابود شده است. این دیوار حالیه که از گچ و آجر ساخته شد، تازه ساز است. به قدر ده- پانزده ذرع ازدیوار قدیم این بنا، طرف دست راست در اولی مسجد، باقی مانده و پشت آن خانه ساخته اند. یک طرف دیوار خانه را همین دیوار خراب شده باقیمانده قرار داده اند. باقی نمایان است. تقریبأ هشت- نه ذرع ارتفاع و چهار ذرع عرض دارد. دور این دیوار را با آجرهای تراش و کاشی های الوان بسیار ممتاز کاشیکاری نموده اند ... بنای خود طاق، درمحکمی مافوق ندارد و هیچ جای این طاق، کاشی به کار نبرده اند. پاره جاهای این طاق را به طور محراب ساخته و با گچ سفید کاری نموده اند که الان هم گچکاری دیوار باقی است ... نوشته اند که سنگ رخام بسیاری به این بنا به کار برده بودند که به ظاهر هیچ اثری نباشد. به سال یکهزار ودویست وهشت، انباری دریک سوی این بنا می ساختند ... ستونی ازرخام، درعمق چهار ذرع تبریز خاک بود، بیرون کشیدند، ستونی است بی عیب. در اصل، یک زرع و نیم تبریز و به ارتفاع سه ذرع ونیم، سخت موزون و به قانون هندسی حجاری کرده، هنوز تمام نشده و صیقل نزده بودند. " ظاهرا به جهت استحکام و ارتفاع بسیار این بنا، از روزگار صفویه، ازآن به عنوان قلعه و مقر دیده بانی استفاده می شده است و شاید به همین دلیل باشد که نظامیان عثمانی به هنگام فتح تبریز به خراب کردن آن اقدام کرده اند. در دوره قاجار، خاصه در دوره نایب السلطنه عباس میرزا که این بنا را دارا لحکومه خود قرار داده بود، در اطراف این بنا، عمارت مفصل و حصارها و باررهای بزرگی ساخته بودند و قسمتی ازبنا را انبار اسلحه و غلات دیوانی قراردادند.

 نیز نوشته اند که عباس میرزا، دفعه آخر که مشغول جنگ با روسها بود، دراین محل، توپخانه و زرادخانه مفصلی ساخته بود. درحفریات باستان شناسی این محل، بقایای کوره های آهن گدازی که جهت ریخته گری گلوله های توپ مورد استفاده قرار می گرفت، کشف شده است. ویژگی های معماری مسجد جامع علی شاه: همچنان که اشاره گرد ید، امروزه تنها بخشی از دیوارهای عظیم و محراب بسیار بلند این مسجد برجای مانده است که خود مؤید شکوه روزگار آبادانی آن است. دیوارهای موجود، درحقیقت، دیوار ایوان طاقداری است که عنصر اصلی مسجد علی شاه به شمار می رفته است. این دیوارها، بدون شک، قسمتی از ایوان مستطیل بزرگی است که به نوشته منابع مکتوب، به تقلید ازایوان مداین ساخته شده بود. باز همچنان که این منابع اشاره دارند، طاق این ایوان بلافاصله بعد ازساختمان فرو ریخته و چون این امر، همزمان با مرگ بانی بنا بوده، عمر بنا رو به افول نهاده است. بقایای موجود ایوان، ۱۵/۳۰ متر عرض و دیوارهای سه گانه آن، ۲۶متر ارتفاع دارد. ضخامت هردیوار، ۴۰/۱۰ وعمق فرضی ایوان حدود ۶۵ متر است. محراب بزرگ مسجد، درانتهای ایوان و دربین دو نورگیر قرار گرفته است. آستانه این نورگیرها ازخارج، ازسطح زمین چندین متر ارتفاع داشته است. بررسی دقیق محراب نشان می دهد که درساختمان آن مهارت و استادی زیادی به کار رفته و ضمن پیشرفت کار، تغییرات عمده ای در نقشه آن داده اند که ازجمله آنها، روکش نهایی چندین آجر روی کالبد ساختمانی است. دربالای رأس محراب، سه طاق برجسته در داخل دیوار ساخته شده است. هره ها و پیش آمدگی های دیوار به وسیله تیر چوبی نگاه داشته می شده و مقطع طولی روکش در دو طرف محراب، مساوی و یکسان نیست. دهنه طاق محراب، سی وهشت قدم و ارتفاع آن ازسطح کف محراب تا انتهای طاق، درحدود ۲۶متر است.

 دربالای طاق، به قدر ۷۰/۱ متر غلام گردشی ساخته شده که دور آن نود وهفت قدم است. میان دیوارهای بالای محراب خالی بوده و سه چهار مرتبه سقف ها و طاق هایی با گچ و آجر زده و دیوارها را بالا برده اند و همه جا چوب های قطور کشیده و با میخ های آهنی استوار کرده اند. درضلع جنوبی بنا و درنمای خارجی، برج مدورعظیمی به چشم می خورد که پشتیبان طاق و دیوار به حساب می آمده است. در دوره قاجار، درسمت شرق ایوان، پلکانی برای صعود به بالای ایوان تعبیه کرده بوده اند که درسال های اخیر به کلی این قسمت ازبنا ازبین رفته است. براساس توصیفات تاریخی به عمل آمده ازاین مسجد، تیزنهاوزن، نقشه ای ازاین مسجد تهیه کرده است که درآن سعی شده طرح بازسازی شده ایوان و بناهای از بین رفته مسجد نمایانده شود (نقشه شماره ۷ ) . دو ناحیه هاشور زده ایوان این مسجد عبارتند ازبقایای موجود ایوان و بخش ازبین رفته آن. براساس این نقشه، ایوان عظیم مسجد، درابتدا از دو جهت درگاه بزرگی به بناهای جانبی داشته است. بریدگی نشان داده شده درانتهای ایوان نیز نورگیرهایی بوده که در دو طرف محراب تعبیه شده بوده است. منابع مکتوب، اطلاعات اندکی ازتزیینات سطوح داخلی ایوان ارائه داده اند. محمد رضا بن محمد صادق الحسینی الطباطبایی التبریزی، مؤلف کتاب تاریخ "اولاد الاطهار" می نویسد: "کتبیه هایی نیز دراطراف این مسجد قرار داده بودند که تمام کلام الله مجید را درآن کتیبه ها به خط خوبی نوشته بودند. و بعضی از آن کتیبه ها که به خط ثلث و نسخ نوشته اند، الحالحدود ۱۳۰۴هـ.ق  نیز موجود است؛ خصوصا دربرج قریب بدرارک شاهی. " جوان مصری مشاهده کرده است که طاق نوک تیز محراب، به وسیله دوستون اندلسی نگاه داشته می شده و قاب محراب با طلا و نقره تزیین و نقاشی شده بوده است. احتمال می رود آنچه او دیده است، محراب کاشی بوده که جلای فلزی داشته است. کسانی که دراوایل این ساختمان را دیده اند، از تزیین کاشی برنمای صحن صحبت کرده اند؛ ولی درمورد دیوارهای داخلی ایوان سخنی به میان نیاورده اند.

برسطوح دیوارهای آجری داخلی، سوراخ های چوب بست در فواصل منظم دیده می شود؛ اما آثاری ازنصب کاشی برآنها دیده نمی شود. احتمالا از اره ایوان، ازسنگ مرمر بوده و ممکن است سطوح دیوارهای داخلی باگچ سفید کاری شده بوده یا به احتمال قویتر، با پارچه بافته پوشش می شده است. جوان مصری، ازچراغهای که با طلا و نقره تزیین شده و از زنجیر مسی آویزان بوده و همچنین، ازپنجره های مشبک با قطعات مدور شیشه و تزیین طلا و نقره صحبت می کند. غیر ازایوانی که شرح آن گذشت، هیچ قسمت دیگر مسجد برجای نمانده است؛ اما با توجه به نوشته مورخان و سیاحان، تصویری فرضی درنقشه فوق الذکر ارائه گردیده است. همچنان که ابن بطوطه می نویسد، دریک جانب ایوان، مدرسه و درجانب دیگر آن، زاویه ای قرار داشته است. باز به نوشته وی، صحن باز جلوی ایوان، ناحیه بسیار بزرگی بوده که با مرمر فرشی شده و دیوارهای آن ازکاشی پوشیده بوده است و جویی ازمیان آن می گذشته و در داخل صحن، درختان گل و مو وجود داشته است. به نوشته بازرگان ایتالیایی، دراطراف صحن، طاق هایی با سنگ ها و ستون های عالی ساخته شده و به گفته جوان مصری، این طاق ها با طلا تزیین شده بوده است. دروسط این صحن، حوض بزرگی بوده که سکو و فواره ای دروسط آن قرار داشته است. در تهیه نقشه ناحیه صحن، جویی که دربالا بدان اشاره شد، درخارج دیوار دورا دور قرار داده شده و به عنوان راه آبی تصور شده است که از رودخانه ای در پنج کیلومتری شمال بنا منشعب می شود. دراین نقشه، طاقنماهای دور صحن، ساده نشان داده شده؛ اگرچه شاید درحقیقت هردهنه یک ستون داشته است. طرح مدخل اصلی و مدخل های کناری کاملأ فرضی طراحی شده اند.

درمنابع، اشارات متعددی به مناره یا مناره های مسجد شده؛ اما جای آنها مشخص نشده است. ممکن است دربالای هردیوار و کنار ایوان، مناره ای وجود داشته است. جوان مصری اظهار می دارد که مسجد، دومناره یا برج داشته که هرکدام ۷۰ ذراع بلندی و ۵ ذراع عرض داشته اند. بازرگان ایتا لیایی، سر در مسجدرا شرح داده، می گوید که این مسجد سه در دارد که دوتای آنها مورد استفاده و دارای طاق هستند. درپایان باید اشاره کرد که اجرای چنین طرح عظیمی در آن دوره، گویای منابع مادی و قدرت حا کمان آن دوره و عشق و علاقه آنها به معماری است. همچنین می رساند که درساخت این بنا، سنت معماری ایران در دوره ساسانی مورد اقتباس قرار گرفته است. درساخت این بنا ظاهرا قصد بوده که ازلحاظ اندازه، ازایوان مداین بزرگتر و عالیتر باشد.

به طوری که جوان مصری می گوید، علی شاه دستور داد آن را شبیه ایوان مداین بسازند و برارتفاع و عرض آن ده ذرع بیفزایند. درحقیقت، عرض دهنه ایوان مسجد، ازدهنه ایوان مداین بیشتر و پوشش و سرایوان، عریض تر و بلندترازکلیساهای بزرگ اروپا است. درمنابع مکتوب مذکور است که بعد ازمرگ تاج الدین علی شاه، جسد وی را درمجاورت این مسجد به خاک سپرده اند. در دوره اخیر، کاوش ها و بررسی های باستان شناسی یی به سرپرستی علی اکبر سرفراز دراین محوطه صورت گرفته که نتایج به دست آمده، تصویری را که منابع دیگر ارائه داده اند، مخدوش می سازد.

این بنا به شماره ۱۷۰ به ثبت تاریخی رسیده است.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.